پنجشنبه، مهر ۸

ما و ما شدن ِ ما


فرافكني مشكلات و پديده هايي كه در داخل كشور اتفاق مي افتند به خارج و علت عقب ماندگي مان را در بيرون از مرز ها پي گرفتن، ملت ما را هميشه بي اراده و منفعل و آلت دست اما خوب و بي تقصير جلوه مي دهد كه در روزگار بهشت برين زندگي مي كردند و بعد با آمدن خارجي ها به دوزخ افتاد و قرباني توطئه ها شدند.
بايد علت مشكلاتمان را در داخل جست و جو كرد . يعني حاكميت ِ كم كفايت ها و ورود و تاثيرگذاريي كشور هاي خارجي معلول عقب ماندگي داخلي خودمان است و نه علت آن ها. چون حاكمان و انديشمندان ما كه از مريخ نيامده بودند ، بلكه در فرهنگ ايراني پرورش پيدا كرده بودند.

اين طرح كلي ِ صادق زيبا كلام در ما چگونه ما شديم؟ ست. او كتابش را در سال 74 در نشر روزنه (با مديريت سيد علي رضا بهشتي شيرازي) چاپ كرده و تا سال 87 به چاپ پانزدهم رسانده. اما در زمان طرح اين ايده ها مورد توجه و تاييد جناح هاي چپ و راست داخل قرار نگرفت. زيبا كلام اين جا هم صريح ، رك و شجاعانه نوشته.
البته پيش از او مهندس بازرگان هم به تخطئه ي تئوري توطئه پرداخته بود اما مورد استقبال قرار نگرفته بود. در واقع تئوري توطئه ريشه در تئوري هاي سوسياليستي دارد و در ايران به طور ويژه توسط حزب توده وارد ادبيات سياسي و فرهنگي ما شد و بسيار هم ريشه دواند و آگاهانه يا ناآگاهانه مورد استفاده ي اكثريت تاريخ نگاران و تحليل گران ايراني قرار گرفته و مي گيرد ، چه در دوره پهلوي و چه در ج.ا، چه ماركسيست ها و چه اسلام گرايان. كافي ست به كتاب هاي تاريخ را ورق بزنيد.
اما امثال زيباكلام و بازرگان و سروش ضمن اين كه منكر تاثير استعمار در تاريخ ايران و جهان سوم نيستند، ريشه اصلي حوادث را نه در خارج كه در خودمان مي دانند و به درستي معتقدند كه ستم بر و ستم پذيري هست كه ستم گر پيدايش مي شود.
و گرنه به قول زيبا كلام چرا ما در قرن 18 و 19 براي استعمار فرانسه و انگليس به اروپا نرفتيم؟ مگر ما نادر و آقامحمد خان و محمود غزنوي و ازين دست آدم ها نداشته ايم؟ پس چه شد كه آن ها توانستند ما را استعمار كنند و ما نتوانستيم ، يا حتا فكرش هم به ذهنمان نرسيد. البته كه استعمار اخلاقن كار درستي نيست اما ما به اين دليل نتوانستيم اين كار را بكنيم كه توان و قدرتشش را نداشتيم و عقب مانده بوديم. زيباكلام در شش فصل توضيح داده كه روند انحطاط ما از چندين قرن پيش ار قاجار ها شروع شده بود و قاجارها ادامه دهنده ي روند گذشته بودند.




یکشنبه، مهر ۴

چهارشنبه، شهریور ۲۴

دموكراسي مبارك !


جمع عمومي سازمان ملل در اجلاس سال 2007  پانزدهم سپتامبر را «روز جهاني دمكراسي» اعلام كرد و ازكشورهاي 192گانه عضو اين سازمان خواست كه با هدف آشنايي  مردم بااهميت دمكراسي، هرسال در اين روز كاري كنند.

15 سپتامبربراي اين   انتخاب شده ، كه اتحاديه پارلمان هاي جهان در اين روز در سال 1996 اعلاميه جهاني دمكراسي را صادر كرده .

پس روز جهاني اموكراسي بر همگي مبارك 

یکشنبه، شهریور ۲۱

به ياد ِ يك پدر

اين جمعه كه گذشت سالگرد آيت الله طالقاني بود. در 19 شهريور 1358. تصور طالقاني در ذهنم به شكل يك انسان استوار تصوير مي شود. كسي كه با روشني و شجاعت حرفش را مي زد . به خاطرش زندان مي رفت و شكنجه هم مي شد. اما با كساني كه به سويش مي رفتند " پدرانه "  و انساني رفتار مي كرد ، حتا باكساني از جنس مجاهدين خلق و نواب صفوي . اين شد كه شايسته ي اين شد كه به او بگويند : پدر طالقاني .

پنجشنبه، شهریور ۱۸

چهارشنبه، شهریور ۱۷

نادر و رازش !

ديشب برنامه ي "راز" براي اولين بار ديدم، با اجراي نادر طالب زاده. و طبق معمول درباره جنگ و آخرالزمان و ... !نمي خوام سياه و سپيد نگاه كنم، اما از كليت ِمحتواي برنامه اش خوشم نيامد.اما ...
اما اين برنامه براي من، شخصن، الهام بخش و انرژيك بود. طالب زاده آدم جالبي ست. آدم آرامي ست. تيپ و قيافه ي متفكرانه اي دارد. از آن آدم هايي ست كه در اين تيپ فكري نسبت به بقيه شان خيلي به روز است. وقتي حرف هايش را و نام هايي را كه بر زبان مي آورد مي شنوم پيش خودم فكر مي كنم از اون كمياب هاست. مثلن به نوباوه مي گفت " بايد جوان هاي ِدوزبانه ي ِ مستند ساز ِبه روز تربيت كنيم." البته با محتواييي كه روشن است كه چيست. حالانادرخان بايد بره و حالي كنه به اون جماعت كه اصلن مستند سازي چيه؟ و چه اهميتي داره؟ و چرا بايد حداقل دوزبانه بود؟ و چرا اصلن جوان تربيت كنيم؟ . ولي همان طور كه گفتم جداي از محتواي كارش ، از روش كارش بسيار مي توان آموخت.

يك مثال : درباره ي همين ماجرا كه قراره توي يك كليسا در فلوريدا به مناسبت 11 سپتامبر قرآن سوزي بشه، ديشب در حد يك اشاره حرف زد. حالا اينو مقايسه كنيد با سياست هاي واحد مركزي خبر صدا و سيما. آن بيچاره ها الان دو روزه دارن فكر مي كنند ببينند اصلن بايد چنين خبري را پوشش بدهند يا نه؟، يا به قول خودشان زوايا و خفاياي خبر را بررسي كنند. مي بينيد تا بخواهند به نتيجه برسند، خبر تبديل به خبر سوخته شده. هر چند در نهايت تحليل آن دوبراي اين خبر با هم فرقي نمي كنه، اما سرعت و روش كارشان با هم فرق داره.

البته كه به كسي كه در صدا و سيما به او ميدان مي دهند نمي توان انتظار آپولو هوا كردن داشت !

یکشنبه، شهریور ۱۴

كوئليو

پريروز "ساحره ي پورتوبلو" را از ايران زمين گرفتم.ديگه كتابي از كوئلو نداره كه من نگرفته باشم. ديگه چاپ هم كه نمي شوند. در نمايشگاه كتاب امسال هم خبري از انتشارات كاروان و آرش حجازي نبود. يعني ناشر و مترجم رسمي اش ديگر كتاب هايش را چاپ نمي كنند، به خاطر ماجراي ندا آقاسلطان ديگه مجوز چاپ به حجازي نمي رهند. ميترا ميرشكار هم كتاب هايش راترجمه و چاپ كرده، چون در ايران قانون كپي رايت اجرا مي شود!!يا بايد از ترجه هاي ميرشكار استفاده كرد يا بايد به فكر زير زمين بود!

پنجشنبه، شهریور ۱۱

تنهايي

وقتي تنهاييم به دنبال يك دوست مي گرديم

وقتی پیدايش کرد ایم دنبال عیبهايش می گردیم

وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هایش می گردیم

و باز تنهاییم و مي گرديم!!